پس در این مجال کوتاه سعی خواهیم کرد نگاهی به بخشهای مختلف جشنواره بیستوهشتم تئاتر و به عبارتی دیگر به اوج و فرودهای آن داشته باشیم.
از دوره بیستوششم جشنواره یعنی از سال1386 جشنواره با گستردگی غیرقابل مهاری روبهرو شد؛ گستردگیای که تبعات مثبت و منفی فراوانی برای جشنواره به همراه داشت و هرچند دو دبیر بعدی جشنواره سعی در کوچککردن حجم آن داشتند اما این کوچککردن نیز تا حدی امکانپذیر بود و در نتیجه جشنواره فجر هیبتی عظیم یافت با همان تبعات مثبت و منفی که ذکر آن رفت.
جشنواره امسال نیز شامل این گستردگی میشد و حتی امسال با افزودن بخشهایی جانبی چون بازار تئاتر ایران این گستردگی بیش از پیش خود را نشان داد پس ما نیز به ناچار با همان گستردگی به سراغ بخشهای مختلف جشنواره خواهیم رفت.
بخش بینالملل
بخش مسابقه بینالملل جشنواره بیستوهشتم را میتوان یکی از بحثبرانگیزترین و در همان حال ضعیفترین بخشهای جشنواره دانست و بهرغم تلاش زیاد مسئولان برگزاری برای هرچه پربارتر کردن این بخش که به نوعی بخش اصلی جشنواره نیز محسوب میشود، مسابقه بینالملل جشنواره نتوانست انتظارات مخاطبان خود را برآورده کند و این، بالاخص در آثار خارجی جشنواره بیش از پیش خود را نشان داد و اگر آثار ایرانی حاضر در این بخش تا حدودی توقعات مخاطب را برآوردند اما آثار خارجی موفق به ایجاد ارتباط با مخاطبان ایرانی نشدند و این حسرت را در دل اهالی تئاتر بر جای گذاشت که اگر این همه هزینهای که برای حضور این گروهها گذاشته شده است در راه مشکلات بنیادین تئاتر ایران صرف میشد آیا نتیجهای به مراتب بهتر به بار نمیآورد.
حتی در این بخش شاهد حضور گروههای موفقی که طی چند سال گذشته در ایران حضور داشتند نبودیم که از جمله گروههایی که جای خالی آنها بهشدت حس میشد میتوان به پاول ژکوتاک لهستانی و گروهش اشاره کرد.
دست آخر نیز در بخش بینالملل جشنواره هیچ نام و چهره برجستهای که علاقهمندان به تئاتر را به سوی خود بخواند وجود نداشت و پیتر بروک نیز با حرفوحدیثهای فراوان به جشنواره نیامد تا جشنواره خالی از چهرههای برجسته بینالمللی باشد.
این نکات را میتوان به دیگر بخشهای بینالملل جشنواره از جمله تئاتر ملل، ویژه کشورهای آمریکای لاتین و عضو اکو و همچنین بخش میهمان بینالملل نیز تعمیم داد که در این میان بیشترین آسیبها متعلق به بخش تئاتر ملل بود و شاهد آثار ضعیفی در این بخش بودیم که از جمله آنها میتوان به اثر بیکیفیت و سطح پایینی چون «هفت علیه تب» از کلمبیا اشاره کرد.
تئاتر شهرستان
از مظلومترین بخشهایی که همواره بهرغم وعدهها و شعارها در جشنواره تئاتر فجر نادیده میماند میتوان به سه بخش مرور تئاتر شهرستان، چشمانداز تئاتر شهرستان و همچنین جشنواره جشنوارهها اشاره کرد که بخش عمده آن را آثار شهرستانی تشکیل میدهد.
در واقع میتوان گفت از زمانی که آثار شهرستانی از بخش مسابقه کنار رفتند گروههای شهرستانی جشنواره هم به حاشیه رفتند و دیگر هرگز از دل جشنواره تئاتر فجر چهرههای
با استعداد شهرستانی همچون امیررضا کوهستانی و بسیاری دیگر بیرون نیامدند.
از دیگر عواملی که باعث میشود آثار شهرستانی هرچه بیشتر به حاشیه رفته و دیده نشوند تخصیص سالنهای کوچک و کمتماشاگر به آثار شهرستانی است و کمتر مجموعههای پرتماشاگری چون تئاتر شهر به این آثار اختصاص مییابد. از سوی دیگر گروههای شهرستانی با بیمهری رسانهها نیز مواجه میشوند.
تجربههای نو
یکی از جذابترین بخشهایی که چندسالی است به جشنواره تئاتر فجر اضافه شدهاست و مجالی برای دیدهشدن جوانان و چهرههای نوجو و تجربهگرای تئاتری است بخش تجربههای نو است و در واقع میتوان یکی از موفقترین بخشهای جشنواره بیستوهشتم را بخش تجربههای نو نامید؛ بخشی که قابلقبولترین اجراهای جشنواره را نیز در خود جای داده بود و در مقایسه با دورههای پیشین جشنواره میتوان گفت آثار این بخش یکدستتر، هماهنگتر و تجربیتر انتخاب شده بودند.
چشمانداز تئاتر
با نگاهی به آثار این بخش نمیتوان چشمانداز چندان روشنی را برای تئاتر ایران در سال آینده متصور شد چرا که با مرور برنامههای این بخش و تجربیاتی که از این نویسندگان و کارگردانها در سالهای گذشته دیدهایم همچنین با مروری کوتاه برخلاصه آثار و ایدههایی که برای این آثار به کار رفته است میتوان حدس زد که تئاتر ایران سال چندان خوبی در پیش نخواهد داشت. و البته با دیدن این آثار در جشنواره این ظن به یقین بدل شد.
البته ناگفته پیداست که این قضاوت نه به معنی قضاوتی مطلق که همه آثار را در برگیرد بلکه برآیند کلی این بخش از جشنواره است که از انگیزههای ما برای تماشای آثار، بیش از پیش میکاهد.
رادیو تئاتر
از دیگر بخشهایی که مخاطبان خاص خود و همچنین جذابیتهای خاص خود را دارد میتوان به بخش رادیو تئاتر اشاره کرد اما این بخش بهرغم تمام جذابیتهایش با 2 ایراد عمده مواجه است. نخست با نگاهی به اسامی نویسندگان و کارگردانها متوجه حضور چندساله این چهرهها در بخش رادیو تئاتر جشنواره میشویم؛ همان چهرههایی که در واحد نمایش رادیو حضور دارند و انگار قرار نیست جشنواره فجر چهرههای جوان و مستعد این بخش را به جامعه نمایشگران رادیویی معرفی کند.
مشکل دوم این بخش به زمانبندی آن بازمیگردد. ساعت شلوغ 18عصر برای اجرای این آثار انتخاب شده است و اگر مخاطبی مشتاق حضور در یک رادیو تئاتر باشد عملا تمامی اجراهای صحنهای را از دست میدهد.
شاید با قراردادن این بخش در ساعتی متفاوت همچون صبحها ،مخاطبان بیشتری میتوانستند با این رسانه نمایش موثر آشنا و مواجه شوند.
تئاتر خیابانی
بخش تئاتر خیابانی همواره از بخشهای پرتماشاگر جشنواره است اما به دلیل عدم درک صحیح نمایشگران خیابانی ما از این ژانر پرطرفدار، همواره این مخاطبان ناکام میمانند. مقایسهای گذرا میان آثار خیابانی ایرانی و خارجی حاضر در جشنواره این شکاف را بیش از پیش در مقابل ما جلوهگر میسازد.
شاید اگر مسئولین به جای هزینههایی که برای افزایش تعداد گروههای این بخش و جشنوارههای ریزودرشت خیابانی متقبل میشوند کمی در حوزهآموزش و پژوهش در این حوزه سرمایهگذاری میکردند امروز هم مخاطبان ما و هم تئاتر ما بیشتر میتوانست از ثمرات تئاتر خیابانی بهرهمند شود.
با این حال جشنواره تئاتر فجر با تمام کاستیها و نقاط قوتش امشب برندگان خود را میشناسد، اما آنچه مهم است نقد دقیق و به دور از شتابزدگی جشنواره است تا خوشبینانه امیدوار باشیم که دبیر آینده در فکر رفع کاستیها و برجستهکردن نقاط قوت آن باشد.